مسافرت تهران
جوجوی مامانی 16 بهمن 1392 برای مراسم چهلم امیر من و مامانی و دایی سعید و شما رفتیم تهران.روزهای خوبی نداشتیم.همش درد و غصه.شکسته شدن خاله مهربونم.....2 روز تهران بودیم و دلخوشی اون روزهای ما بازم شما بودی.میدونی عزیزم دلم خیلی برای امیر تنگ شده و همه لحظه هام با یادش میگذره.لحظه ای یادم نمیره.آخه چرا باید امیر میرفت؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
به هر حال مامانی به شما که خیلی خوش گذشت و از اونجایی که عاشق پیشی هستی و کلا به هر حیوونی میگی پیشی با سگ ساناز کلی حال کردی و همش میخندیدی.الهی من قربونت بشم مامانی.همیشه بهترینهارو برات آرزو میکنم.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی