بیتابیتا، تا این لحظه: 11 سال و 5 ماه و 10 روز سن داره

بیتای زندگی مامانی و بابایی

منو ببخش مامانی....

1392/2/27 21:13
نویسنده : مامان مهسا
974 بازدید
اشتراک گذاری

عزیزم امروز صبح که از خواب بیدار شدیم گذاشتمت روی کریرت داشتی کارتون میدیدی.منم رفتم دستشویی.یهو صدای گریه ات بلند شد.کم پیش میاد اینجوری گریه کنی.خیلی ترسیدم و بدو اومدم....الهی بمیرم من که انقدر مامان بدی بودم.از رو کریر افتاده بودی و داشتی گریه میکردی.الهی فدات شم ببخش منو که تنهات گذاشتم.خداروشکر چیزیت نشد و فقط گریه میکردی محکم و منم با تو گریه میکردم.حاج بابا خیلی دعوام کرد و گفت چرا بچه رو تنها گذاشتی؟؟؟؟؟

عزیزم ببخش مامانو....دل شکستهگریه

شب دایی سعید و حاج بابا باهم رفته بودن بیرون و بابایی ام بیرون بود.من و تو تنها بودیم تو خونه.وقتی دایی سعید اومد خونه دیدیم برات یه تاب خوشگل خریده.زودی اومد وصلش و کرد و تورو گذاشتیم توش...خیلی خوشت اومده بود و همش میخندیدیوقربون خنده هات برم من.همیشه خندون باش مامانییییییییییزبان

خیلی دوست دارمماچ

اینم عکست با تابی که دایی سعید خریده برات

تاب بیتا

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (2)

ریحان
1 خرداد 92 20:46
الهی فدای اون بیتاخوشگله بشم بااون کله ی بدون موش......
مهساتوروخدابیشترازش عکس بذار.....
وای ازنگاهش معلومه که بدجور روتاپ کیف میکنه


ریحان جونم اولا که خدا نکنه....بعدشم چشم.عکسای خوشگلی ازش انداختم میذارم تو وبلاگش
مرمر
3 خرداد 92 3:04
بابا مامان خانوم چه خسیسی
یکم عکس بذار بابا
الهی فدات شم که تاب دوست داری رفتم تو فکر برای آرتینم بخرم بدرد میخوره ها


عزیزم همین امروز کلی از عکسای بیتا میذارم