7 ماهگیت مبارک عشق من....
7 ماهگیت مبارک نازدونه ی مناین ماهم پشت سر گذاشتیم و خداروشکر وارد ماه هشتم زندگیت شدیمخیلی خوشحالم که هستی و شیرینی زندگی من و بابایی رو صد چندان کردی برای کنترل رفتیم پیش دکترت و بهداشت وزنت 7.250 و قدت 66 سانت بود.خداروشکر داری بهتر میشی.همش نگران قدتمکه به من نره و مثل باباییت قد بلند بشی راستی همزمان با پایان 7 ماهگیت توی مسابقه نی نی های شکمو شرکتت دادم و عکستو فرستادم برای مسابقه.برای من نتیجه مهم نیست فقط دوست داشتم تو مسابقه شرکت کنی.عکستم تو وبلاگت گذاشتم.اعلام نتیجه هم عید فطره
دیگه جونم بگه برات.....آهانتو اولین ماه رمضان زندگیتم داری پشت سر میذاری.پارسال اینموقع تو دلم بودییادش بخیر دلم برای دوران بارداریم تنگ شد.خداروشکر که الان صحیح و سالم بغلمی
خب دیگه چی بگم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
خب از شیرین کاریات بگم که چقدر خوردنی شدی مامانیدلم میخواد درسته قورتت بدم
داری سعی میکنی چهار دست و پا بری.تلاشت قابل تقدیرهدیگه کامل روی چهار دست و پات وایمیستی و تلاش میکنی بری جلو.پاهاتو کامل یاد گرفتی و میبری جلو ولی دستاتو هنوز یاد نگرفتی ببری جلو.عجله نکن یاد میگیری.دیگه وقتی میشینی خودتو کنترل میکنی.بهت بیا بیا یاد دادم.وقتی کسیو میخوای با دستات بهش بیا بیا میکنی.خیلی خوردنی میشی عشق من.
ودیگه.........قراره 5 مرداد من و شما و بابایی با مامان و بابای بابایی بریم مشهد.من چند سالی هست که نرفتم و الان برای اولین بار با وروجکم میریم مشهد.خداروشکر...امیدوارم خوش بگذره بهمون شما هم اذیت نشی.
الان که من دارم برات مینویسیم روی زمین داری با سبد اسباب بازیتو پلنگ صورتیت بازی میکنی
خب دیگه فکر کنم چیزی نمونده باشه؟
خیلی دوست دارم مامانی.....بودن تو بابایی بهترین لطف خداوند به منه.خدایا مرسیییییییییییییییی
حالا چند تا از عکسای 6 ماهگیتو برات میذارم
اینجا روی زمین داشتی بازی میکردی و تازه یاد گرفته بودی چهار دست و پا بری.یه لحظه اومدم دیدم رفتی زیر تخت
اینجا از لوستر اتاق دایی سینا آویزون شدی که خیلی ام دوسش داری
اینجا بیتا مصری میشود
این عکستو خیلی میدوستم
اینجا داری به دندونای نداشته ات مسکواک میزنی
اینم شیطنت بیتا
اینم پلنگ صورتی و بیتا
بیتا سلطان میشود
ببین چه نانازی مامانی