بیتابیتا، تا این لحظه: 11 سال و 5 ماه و 10 روز سن داره

بیتای زندگی مامانی و بابایی

دلنوشته های مادرانه

1391/12/18 1:19
نویسنده : مامان مهسا
787 بازدید
اشتراک گذاری

بیتای زندگیم چه خوبه بودنت تو زندگی من و بابایی.با اومدنت ما رو خوشبخت ترین پدر و مادر دنیا کردی عزیزم.کنار تو بودن آرامش غیر قابل وصفی به ما میده....

 

 

بیتای زندگیم چه خوبه بودنت تو زندگی من و بابایی.با اومدنت ما رو خوشبخت ترین پدر و مادر دنیا کردی عزیزم.کنار تو بودن آرامش غیر قابل وصفی به ما میده....

وقتی با چشمای نازت به من خیره میشی,وقتی با ولع شیر میخوری و با اون دستای کوچیکت انگشت منو با تمام نیروت فشار میدی من فارغ ازهر غم و غصه ای میشم و تمام بدی هارو بخاطر وجود تو فراموش میکنم.به پاکی تو غبطه میخورم و به بزرگی خداوند شکر میکنم.چه پاک و معصوم مارو آفرید و ما قدر  این پاکی رو ندونستیم و خودمون رو با این دنیای فانی سرگرم کردیم.

وقتی که خوبی از نگاه کردن به چهره معصومانه ات سیر نمیشم و اون لحظه از خدای رحمان میخوام به تمام منتظران این حس خوب رو بده......الهی آمین!

مامانی وقتی لبخند میزنی خیلی شیرین و خوردنی میشی و چشمات سرشار از شیطنت میشه....بابایی خیلی عاشقت شده و با دیدن تو تمام خستگیای کار و زندگی از تنش در میادقلببا اومدنت به بابایی خیلی امید دادی و به زندگی امیدوارش کردی.من تا حالا باباییت رو انقدر پر انرژی ندیده بودم.وقتی باهات حرف میزنه برق چشماش رو من میبینم چون از هرکسی بهتر میشناسمش. همیشه فکر میکردم وقتی شما بدنیا بیای بابایی چطور بهت محبت میکنه و نگران از این بودم که انقدر که درگیر کاره چطور باهات رفتار میکنه ولی فکر نمیکردم تا این حد بهت وابسته شه.خوشحالم که بابایی عاشقانه و خالص دوست داره....وقتی صدای خنده هر دو تو خونه میپیچه,صدای حرف زدن بابایی و آغو آغو کردن شما هم خستگی کار روزانه و بچه داری رو از تن من در میاره.

خوشحالم و شاکر از خدای خوبم که تو و بابایی کنارم هستین و با بودن شما من هم انرژی میگیرم و امیدوار به زندگی.

درسته که با اومدن شما وروجک من دیگه خیلی وقت ندارم به باباییت برسم و مثل قبل با هم بشینیم و درد دل کنیم ولی من همیشه عاشقش بودم و هستم مخصوصا حالا که فرشته کوچولوی نازنینی مثل شما داریم.

خدای بزرگم ازت میخوام خونواده کوچولوی منو همیشه سالم نگهداری و محافظشون باشی تا با وجودشون منم خوب باشم و مسرور از شادی خانواده ام.

فرشته کوچولوی من اینو بدون که من و بابایی همیشه دوست داریم و کنارت هستیم.ما عاشقتیمقلب

اینم عکس تو بابایی که وقتی با هم خوابیده بودید ازتون گرفتمقلب


 


پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

زهرا
19 اسفند 91 9:01
واااای این دو تا رو چه عاشقانه خوابیدن


عزیزم سلام.منم عاشق همین خوابیدنشونم.ساعت ها بیدار میمونم و نگاشون میکنم